شهادت و جهاد دست بی فکری مان را رو خواهد کرد
مجاهد کسی ست که عجز خودش و عجز تاریخش را دریافته و از اول آن را پذیرفته است و از همین روست که جهد و تلاش میکند. و چون دستش را خالی می بیند نمیتواند ساکن باشد پس در پی جستن چیزی ست که نداردش و همینطور در طلب چیزی ست که مردمان تاریخش آن را ندارند و حتا شاید در طلب آن هم نیستند و مایل به فکر کردن و به عهده گرفتن آن هم نیستند و بدتر آنکه آگاه به این بی فکری شان هم نیستند
مجاهد در همین عجز قدم در راه ساختن بر میدارد چرا که آنچه میبیند جز خراب آباد نیست. او رنج راه را میپذیرد تا راه را هموار کند
بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم
مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد
نمیدهند اجازت مرا به سِیرِ سفر
نسیمِ بادِ مُصَلّا و آبِ رُکن آباد(حافظ)
مجاهد آنقدر قدم در راه ساختن بر میدارد که دیگر به منتهای عجزش نایل شود و دیگر تاریخ امکان قدم برداشتن بیش از آن را به او ندهد اینجاست که شهادت را بر میگزیند و با شهادت دست بی فکری آدمی را رو میکند تا بلکه عبرتی شود و راهی هموار شود
و مگر حسین بن علی جز این راه را رفت.
در تاریخی که مردمان عهد دینی شان را فراموش کرده بودند و دچار بی فکری نسبت به زمانشان شده بودند و همه ی راه ها به بن بست کشیده شده بود حسین بن علی محض گشایش راهی راه کوفه را در پیش گرفت.و آنقدر این راه را رفت و موانع را از سر گذراند تا اینکه در کربلا تمام راه ها بر او بسته شد. اینجا بود که شهادت را برگزید و با شهادتش دست یک تاریخ را برای مردمشان رو کرد و عبرتی برای آینده گان شان شد.
#شهید_جمهور
خرداد/۱۴۰۳